دو هفته از بازگشت پرافتخار یکی از تاریخیترین کاروانهای ورزشی ایران میگذرد؛ کاروانی که در سکوت رسانهها و بیتوجهی نهادهای متولی، روی سکوی هفتم جهان ایستاد و پرچم ایران را بر فراز ابرقدرتهای ورزشی اروپا و جهان به اهتزاز درآورد. اینجا سخن از «المپیک ناشنوایان توکیو» است؛ رویدادی معتبر با حضور ۸۶ کشور که سطح رقابتی آن چنان است که رکوردهایش نفسبهنفس رکوردداران جهان شنوا میزند. اما پرسش اینجاست: چرا این غرور ملی، در میهنش ناشنیده ماند؟
آمارهایی که فریاد میزنند
کاروان ایران با ۳۷ مدال (۸ طلا، ۱۰ نقره، ۱۹ برنز) نه تنها در جایگاه هفتم المپیک قرار گرفت، بلکه از کشورهایی مانند آلمان، بریتانیا، ایتالیا، فرانسه و ترکیه پیشی گرفت. این تنها عدد نیست، یک بیانیه تاریخی است. اما آنچه این سکو را درخشانتر میکند، نقش بیبدیل بانوان ایران اسلامی است: از ۱۹ ورزشکار زن اعزامی، ۱۳ نفر مدالآور شدند. این یعنی نگاه متحولانه و آیندهنگرانهای که ثمره داد. تیمهای کشتی آزاد، کشتی فرنگی و کاراته بانوان قهرمان المپیک شدند. تیم جودوی مردان بر سکوی سوم المپیک ایستاد. برای نخستین بار در تیراندازی هم بانوان و هم آقایان صاحب مدال شدند. تیم والیبال ساحلی با شکست قدرتهای جهانی، به جمع ۸ تیم برتر جهان صعود کرد و به «پدیده» مسابقات بدل شد.
پشت صحنه فداکاری؛ نبردی در سایه
این طلاییها و نقرهها، از جنس خوندلخوردنهاست. درحالی که بسیاری از کشورها هفتهها قبل در ژاپن اردو داشتند، کاروان ایران تا دقایق پایانی برای تأمین هزینههای اعزام ۱۶۰ نفره خود دست و پنجه نرم میکرد. با وجود داشتن حامی، بار مالی سنگین بود. اما تراژدی اصلی، پرداخت نشدن پاداشهای بازیهای آسیایی ۲۰۲۴ مالزی است؛ جایی که ایران برای نخستین بار قهرمان آسیا شد. علیرغم پیگیری مکرر ریاست فدراسیون برای پرداخت پاداشها، این تأخیر، نه یک کاغذبازی اداری، که ضربهای به انگیزه ورزشکارانی است که اغلب با مضیقه مالی دستبهگریبانند و اگر این پاداش ها به موقع و قبل از المپیک پرداخت می شد یقیناً بر روحیه و انگیزه ورزشکاران ناشنوا بیش از پیش می افزود و بر مدال آوری و روحیه جنگندگی آنان تاثیر مثبتی می گذاشت.
سکوت رسانهای؛ چرا این بی توجهی
چرا بخش زیادی از حاکمیت و رسانههای ملی، در مقابل چنین افتخاری سکوت کردند؟ آیا اگر این جایگاه هفتم توسط ورزشکاران شنوا کسب میشد، بازهم شاهد عدم تبریک مقامات و عدم نگاه و توجه رسانه ها می بودیم؟ به نظر میرسد نظام حمایتی ورزش کشور، هنوز نتوانسته است ورزش ناشنوایان را به عنوان یک جبهه کاملاً مستقل و درخشان بپذیرد. فدراسیون ورزشهای ناشنوایان با ۲۳ انجمن ورزشی زنان و مردان و جمعیتی بالغ بر یک میلیون نفر، زیر نظر کمیته ملی پارالمپیک نیست و این خلأ ساختاری گاهی به معنای خلأ توجه میشود.
نقطه امید؛ اقداماتی که باید دیده شود
در میان این همه غفلت، نورهای امیدی هم هست: پرداخت دهها هزار دلار بدهی های معوق مربوط به سالیان گذشته که موجب تعلیق تیم های ملی ناشنوایان شده بود در طی یکسال گذشته، پرداخت نزدیک به ۱۷۰ میلیارد ریال بدهی های ریالی معوق و تسویه ۱۰۰ درصدی بدهی طلبکاران سنوات قبل، برگزاری منظم تمامی اردوها در طی یک و نیم سال گذشته بدون حتی یک روز وقفه در تمامی رشته های ورزشی، ساماندهی تمامی هیأتها و انجمن های بدون رئیس یا سرپرست به طوری که در تمامی استانها و ۲۳ انجمن ریاست و ساختار کامل انتخاب و فعالیت دارند، رساندن موضوع مسکن قهرمانان در تعداد ۲۳۰ واحد زمین یا آپارتمان به آخرین مرحله اجرا، پرداخت پاداش ریالی و دلاری پای سکو به تمام مدال آوران علیرغم مشکلات مادی فدراسیون، جذب بیش از ۲۰۰ میلیارد ریال منابع مستقیم مالی از محل اسپانسر طی کمتر از یکسال گذشته، تکرار قهرمانی تیم ملی فوتسال ناشنوایان در ایام جنگ ۱۲ روزه با هزینه صددرصدی اسپانسر، تصویب مصوبه اختصاص بودجه مستقل برای ورزش ناشنوایان در مجلس شورای اسلامی با اکثریت آرا، نقطه عطفی تاریخی است که باید هرچه سریعتر به مرحله اجرا درآید. همچنین توجه شخص وزیر محترم ورزش و جوانان دکتر احمد دنیامالی به ورزش معلولان و بالاخص ورزش ناشنوایان به گونهای که ایشان در جلسات بارها ورزشکاران ناشنوا را با اصطلاح فرزندان من یادکردند و تلاشهای شبانهروزی تیم مدیریتی فدراسیون به رهبری رئیس محترم آن دکتر مصطفی نکولعل آزاد، نشان میدهد ارادهای جدی برای تغییر وجود دارد. اما این تلاشها نیازمند همراهی همهجانبه نهادهای بالادستی است. انتظار میرود رئیسجمهور، رئس مجلس و مسئولان عالی ورزش، با انتشار پیامهای جداگانه و صمیمانه، این افتخار ملی به جامعه ناشنوایان کشور و همه مردم تبریک بگویند. همچنین پرداخت فوری و کامل پاداشهای بازیهای آسیایی ۲۰۲۴ و المپیک توکیو باید در دستور کار فوری وزارت ورزش قرار گیرد؛ از صدا و سیما و خبرگزاریهای ملی تقاضا میشود با ساخت مستند، میزگرد و گزارشهای ویژه، این قهرمانان را به جامعه بشناسانند؛ وزارت ورزش موظف است زمینه تخصیص و تزریق بودجه مصوب مجلس را به سرعت فراهم کند تا فدراسیون برای برنامهریزی بلندمدت بر اساس این موفقیتها، چشم انداز روشنی داشته باشد.
کاروان ناشنوایان ایران، درس بزرگی به ما داد: محدودیت در شنیدن، هرگز به معنای محدودیت در پیروزی نیست. آنها در توکیو غرش کردند، اما این غرش در میهنشان آنطور که باید به گوش نرسید. حالا وقت جبران است. وقت آن است که به این قهرمانان نشان دهیم نه تنها افتخارشان را میبینیم، بلکه صدای پیروزیشان را با تمام وجود میشنویم و ارج مینهیم. این تنها ادای دین به آنها نیست، بلکه سرمایهگذاری بر روی الگوهایی است که میتوانند به میلیونها انسان، درس ایستادگی و امید بدهند.
در میانه تمامی این چالشها و کمبودها، آنچه همچون چراغی روشن میماند، همت و تلاش شبانهروزی فدراسیون ناشنوایان، هیأتهای ورزشهای ناشنوایان استانها و انجمنهای ورزشی هستند. انسانهایی که با کمترین امکانات، بیشترین عشق را هزینه میکنند و پل ارتباطی بین اراده پولادین ورزشکاران ناشنوا و میادین بینالمللی هستند. تصویب بودجه مستقل در مجلس، برنامهریزیهای استراتژیک و تلاش برای تأمین حداقلهای اعزام، همه و همه گوشهای از این کوشش جمعی است. اینجا، قدردانی از این جانهای خستهناشدنی نه یک ادب، که یک وظیفه است. آنان ثابت کردهاند که با برنامه، آیندهنگری و عزمی راسخ در مسیر حل مشکلات این جامعه بزرگ گام برمیدارند و اکنون نیازمند همراهی و مساعدت جدی نهادهای بالادستی هستند تا بار این حمایت را به دوش بکشند.
دکتر پوریا سهرابی
کارشناس ورزش
